- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
در دلم از غُربتت، درد جهان پنهان شده حنجره آتش گرفته سیـنهام سوزان شده هیچ كس دیگر نمانده تا تو را یاری كند كشتی صبرم اسیر موج این توفان شده |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
ز جانش چشمه چشمه خون به باغ باغبان میداد پناه باغبان بود این گل سرخی که جان میداد زمام جان به دست و با تمام کودکی هایش بزرگی را نـشان دوستان و دشمنان میداد |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
غـیرت او حیدری شیر نرِ مجـتبیست نسل به نـسـلش کـریم آیـنـۀ کـبریـاست معـرکه بر پـا شده در رجـز این پـسر یـاد جـمل کـرده و فـخـر کـنـد بر پـدر |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام ( مدح امام مجتبی)
کیست این طفل های و هوی حسن آخـریـن بــرگِ آرزوی حـسـن هر زمان شـانه میزدش زینب بینِ آن شـانه بـود مـوی حـسـن |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام با عمو
پامـال شـد بـا چـکـمـه وقـتـی آرزویـش پای برهـنـه، با ادب، میرفـت سـویـش او بـاقـیـات الـصـالـحـات مـجـتـبـی بود یا بـاقــیــات خـیــمـۀ ســبــز عـمــویـش |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام با عمو
خدا کند به عشق تو خراب و دربدر شوم برای من پدر شـوی، برای تو پسر شوم یتیم هستم و اگر اسیـر هم شـوم بد است به فکر خواهر توأم، مخواه دردسر شوم |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام قبل از شهادت
پـرچـم سـبـز افـتـخـار حـسـن نـور در نــور یـادگـار حـسن روح بیبـاک ذوالـفـقار حسن مردِ رزمِ جـمـلْ شکـار حسن |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام ( مدح امام مجتبی)
آن حور که در کوچه شکـستند پرش را آن خـانـه کـه آتـش زده بـودنـد درش را آن مرد که شمشیر به هم ریخت سرش را چـشـمان حسن دید و شـنـیدم خـبرش را |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام ( مدح امام مجتبی)
نـوبت عـشق است عـشقـم با حـسن سـفره را وا کرده این شبها حسن صبر او رزم است گرچه بیصداست صـلـح او روح قــیـام کــربـلاسـت |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
وارث دست رحـیم حسن است صاحب خلق عظیم حسن است از شـکـوه جـلـواتـش پـیـداست به خدا سیب دو نیم حسن است |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام قبل از شهادت
ابن الـکـریـمـم و پـسـرِ شـاهِ بیحـرم از خـیـمـه آمـدم به تـمـاشـایِ دلـبـرم من از تبارِ شیرِ جـمل هستم ای سپاه ده سالهام ولی ز رگ و خونِ حیدرم |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام با سیدالشهدا علیهالسلام
دیـدم زمـانـی کـه رسـیـدم پـای گـودال شمشیر و تیر و سنگ، در هر جای گودال میریخت خون از بین نای نیزه خورده باید شنید این روضه را از نای گودال |
زبانحال عبدالله بن حسن علیهالسلام با سیدالشهدا علیهالسلام
عشق فـرمود ندارم خبری بهتر از این نیست گـشتیم، ندیـدیم دری بهتر از این حرف هفتاد و دو دلداده میان است، فقط در کجا داشت کسی همسفری بهتر از این |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
رفت بیصبـرانه و ناگاه، کـنج قـتلگاه شد رصد با چشمِ صد گمراه، کنج قتلگاه تا که فهمیدند نور چشمهای مجتبیست تا شـدند از کُـنـیهاش آگاه کـنج قـتـلگاه |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
پروانه شد تا شعـلـهور سازد پَـرش را پـیچـیـد در شـوق شـهـادت بـاورش را داغ گـلـویـش تـازه شـد از قـحـطی آب وقتی به خنجـر داد زخـم حـنجـرش را |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست از چه در خـیـمه بـماند اگر او میداند چشم در راه غـزالان حـرم آبلههاست؟ |
زبانحال عبدالله بن الحسن با حضرت زینب و سیدالشهدا علیهالسلام
دُرّ یـتـیـمـم و به صـدف گـوهـرم بـبین در بحر عشق، گـوهر جانپـرورم ببین هـفـتـاد و دومـیـن صـدف سـاحـل تـوأم ای روح آب، رشحهای از کـوثرم ببین |
مدح و شهادت عبدالله بن الحسن علیهالسلام
دست خود را بُـرد تا کـاری کند خواست چون سقا عـلمداری کند از مـیـان دسـت و پـای اسـبهـا مـیرود اربـاب را یــاری کـنــد |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
نـرو عـمه، برگـرد اگر میتـوانی تـو خـیـلی بـرای نَـبَـرد نـوجـوانی ببـیـن حـمـلـۀ نـیـزه و سنگها را مـرا تا کجـا با خـودت میکـشانی |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
طاقـت نـدارم لحـظـهای تـنهـا بمانی من باشـم و در حـسـرت سـقـا بمانی من عـبـد تو بـودم که عـبدالله گــشتم نـعـم الامـیـری، عـالی اعـلا بـمـانی |